natasha |
پنجشنبه، بهمن ۱۰، ۱۳۸۷
● بعد از مدتها ددي جان سري زد به وبلاك من و خواست كه كمي بنويسد.
اما فقط براي اينكه بنويسد تا بگويد هست. ددي ميگه من ديگه وقت ندارم به جاي تو بنويسم و حالا كه ميتوني با كامپيوتر كار كني ، اگه دلت خواست مي توني خودت ادامه بدي . ددي جان ميگه چقدر شيرين و قشنگه كه خاطراتش رو مرور ميكنه و حالا ميبينه كه خودم ميتونم بشينم پشت كامپيوتر و وبلاگم رو كه يادگار ددي جانه خودو بروز كنم .فكر كنم براي من هم قشنگ باشه. دوستان خوب عزيز زيادي به من محبت داشتند و برام پيغام گذاشتند ،به همه عزيزان سلام و درود مي فرستم و از وجود پر بركتشون سر شار از عشق و شادماني ميشم . راستي شما خاطراتتون رو كجا مي نويسيد؟ برچسبها: خاطره □ نوشته شده در ساعت ۶:۵۲ قبلازظهر توسط natasha |