natasha


پنجشنبه، فروردین ۲۸، ۱۳۸۲

خيلي وقته چيزي ننوشته اين ددي ما.نه اينكه چيزي براي نوشتن نداشته باشه ها . آخه طفلكي ميگه سرش شلوغه.وقت نميكنه بنويسه.تو اين مدت اتفاقات زيادي افتاده كه خيلي هاش رو يادم رفته .آخه من هنوز دوسال ونيمم هم نيست.خوب يادم ميره ديگه.
چند روز پيش ددي به خاطر يه موضوعي سر من داد زد .من هم ناراحت شدم و بهش گفتم :"داد بده ، دادنزن"
بعد هم ازش دلخور شدم .
به خاطر همين وقتي دايي فوادم زنگ زد خونمون و بعد از صحبت با ددي خواست با من حرف بزنه ،ددي گفت :"ناتاشا جان بيا با دايي فواد صحبت كن"
من هم برخلاف هميشه كه ميپريدم و تلفن رو مي قاپيدم و با اون صحبت مي كردم فقط زل زدم تو چشم ددي و با حركات ابرووبا قيافه خيلي جدي نشون دادم كه نميام.
ددي با خنده گوشي رو گذاشت رو گوشم و گفت بيا دايي منتظره عزيزم.
اما من همونطور جدي نگاهش كردم و آروم گوشي رو تو دستام گرفتم و اونو انداختم زمين .كوچكترين خنده اي هم نكردم.
بعد ددي خندش گرفت و به دايي موضوع رو گفت و من همينطور نگاه مي كردم .تا اينكه ددي اومد و با خنده منو بوسيد و گفت ببين اون كار خطرناكي بود و بارها به تو گفتم كه اين كار رو نكن اما تو با تكرارش منو ناراحت كردي و من داد زدم.بعد در حالي كه سعي مي كرد با خنده هاش منو بخندونه موضوع رو عوض كرد و اداي كلاه قرمزي رو در اورد .
من هم خودم خندم گرفت و با ددي آشتي كردم.
امان از دست اين بزرگتر ها
ددي ميگه تو خيلي شري ناتاشا.مامان و ددي ميگن ما هم خيلي شر بوديم اما نه به اندازه تو.
همين ديروز از سرو كله مامانم بالا ميرفتم و موهاشو ميكشيدم و رو شيكمش مي پريدم.
با ددي اين كارها رو ميكنم طفلكي هيچي نميگه.اما صداي مامانم در اومد و چند بار گفت نكن .ناتاشا دردم مياد نكن.من هم ول كن نبودم .تا اينكه مامانم داد زد و بعد از اينكه باز هم تكرار كردم مامانم همينطور كه با خشم به من نگاه ميكرد(و من ترسيدم) ددي روبلند صدا زد و دادزد "ددي......ددي ...من آخر ميزنمت ها ..."
(من كه از ترس نزديك بود خودم رو خيس كنم)چون به من نگاه مي كرد خيلي جدي داد زدم:"من ددي نيستم ...من ددي نيستم "مامانم اول جا خورد بعد تو اون حالت عصبانيت نتونست خودش رو كنترل كنه و خندش گرفت.تا اومد قيافه جدي بگيره داد زدم "من ددي نيستم ...من ناتاشا هستم."
كه ديگه از خنده تركيد و منو بوس كرد .
آخه بابا جون من يه همبازي ميخوام.(اما فكر كنم كسي به فكر ما نيست...)
در ضمن دادزدن بده.يادتون نره من هنوز دو سالو نيمم هم نشده .چه انتظاري از آدم دارين؟
هاا؟؟؟؟؟؟



........................................................................................